آروین گلمآروین گلم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

به دنیا آمدی تا دنیای من شوی...

تجربه یک مامان بی تجربه...

سلام جیگر من، عسل من، گل پسر عزیزتر از جونم. الان که دارم برات می نویسم خدا رو شکر حالت بهتر شده. نفس مامان سه شب سخت رو پشت سر گذاشتیم. نمی دونم چرا بدون هیچ علامت سرماخوردگی چهار شب قبل تب شدید داشتی به طوری که حتی با قطره استامینوفن هم تبت پایین نیومد و تا صبح پارچه های کوچیکی رو که درست کرده بودم خیس می کردم و روی پیشونیت و پاهات می ذاشتم. آروینم از وقتی به دنیا اومدی به غیر از زمانی که در بیمارستان بستری شدی یادم نمی یاد چنین تبی کرده باشی. تا صبح تو هم خیلی اذیت شدی. دیگه هر چهار ساعت بهت قطره استامینوفن می دادم ولی انگار هیچ اثری نداشت. صبح تبت پایین تر اومده بود برای همین روز اول تو رو دکتر نبردم گفتم شاید به خاطر دن...
24 دی 1393

به مناسبت بیست ماهگی گل پسر ( البته با کمی تأخیر)

تو خودت نمره بیستی ***** تو خودت نمره بیستی کسی مثل تو ندیدم ***** توی قصم نشنیدم نه قدیما و نه حالا ***** هیشکی نیست اون قدو بالا کسی مثل تو بلد نیست ***** همه چیش یک باشه هم بیست تو رکوردارو شکستی ***** توی هر قلبی نشستی تو خودت نمره بیستی ***** تو مثل هیچ کسی نیستی   آروین جونم 20 ماهگیت مبارک باشه عزیز دل مامان. ببخشید گل پسرم این روزا سرم خیلی شلوغه برای همین نتونستم زودتر خاطرات قشنگمون رو بنویسم. عزیزکم، هر روز که می گذره و تو بزرگ تر می شی ، شیرین زبون تر، دلرباتر و خوردنی تر می شی. من و بابایی دوست داریم همیشه و همیشه در کنارمون باشی قند عسلم. اون...
15 دی 1393
1